شورش مسلحانه رهبر گروه مزدوران «واگنر» در روسیه علیه «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری، رهبران جمهوری اسلامی را خوشحال و خرسند نمیکند.
***
هیچکس در هیات حاکمه ایران از تضعیف پوتین در جنگ با اوکراین که تا به اینجا چهره یک رهبر نیمهشکستخورده را داشته، استقبال نخواهد کرد. مقامهای ایران، پوتین را احتمالا نزدیکترین رهبر این کشور به ایران دستکم از زمان فروپاشی شوروی در سه دهه پیش میدانند که همچون جمهوری اسلامی با غرب سر ستیز است و تاوان آن را با تحریم و انزوای بینالمللی میپردازد.
«علی خامنهای» که پوتین تاکنون پنجبار در تهران به دیدن او رفته، به صراحت از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین تمجید کرده و در اقدامی که در سه حکمرانیاش در تحسین یک رهبر عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد بیسابقه است، پوتین را بارها ستوده است.
حالت بدنی او در اولین دیدارش با پوتین پس از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، شاید با ملاقاتش با «بشار اسد» در تهران پس از جنگ داخلی آن کشور قابل مقایسه باشد که او را در آغوش گرفته بود و همچون پدرخواندهای که در عبور دادن او از بحران سقوط به پیروزی رسیده، احساس غرور میکرد. خامنهای در دیدار تابستان ۱۴۰۱، با پوتین در حالیکه رهبران دیگر کشورهای مهمان در ایران را بیم سرایت ویروس کرونا از دور ملاقات میکرد، دستهای پوتین را در دست گرفته بود و در تصاویر لبخندی از سر رضایت به او میزد.
پس از قمار هماوردطلبی و لفاظیهای سیاسی با ایالات متحده آمریکا، بلافاصله پس از توافق اتمی «برجام» که با آزمایشهای موشکی تحریکآمیز و شعارنویسی روی آن علیه اسرائیل توام بود، حمایت از روسیه در تجاوز نظامی به اوکراین، تازهترین ماجراجویی و قمار سیاسی رهبر ۸۳ ساله جمهوری اسلامی است.
خامنهای بهصراحت از این تجاوز نظامی با عنوان «ابتکار عمل» حمایت و تحسین کرده و به پوتین گفته بود اگر او در حمله به اوکراین دست پیش نمیگرفت، «طرف مقابل با ابتکار خود موجب وقوع جنگ میشد» و درباره استفاده گسترده هواپیماهای بدون سرنشین جمهوری اسلامی توسط روسیه علیه اوکراین گفته «ساخت تجهیزات پیشرفته موشکی و پهپادی که چند سال پیش از این وقتی که عکسهایش منتشر میشد، میگفتند این فتوشاپ است. حالا میگویند که پهپادهای ایرانی خیلی خطرناک است. چرا به فلانکس میفروشید، به فلان کس میدهید.»
حمایت از متجاوز – اقدامی که تا پیش از این تصور میشد به دلیل تجربه خونین جنگ ۸ ساله با عراق- خط قرمز جمهوری اسلامی است و پشتیبانی نظامی از متجاوز، سیاستی که واقعا تصور آن تا پیش از آن در میان برخی از سیاستمداران جمهوری اسلامی هم ممکن نبود، تجربهای یگانه در عالم اشتباهات خامنهای در این ۳۴ سال است.
حالا بهدنبال حمایت تسلیحاتی او از تجاوز نظامی پوتین به اوکراین، شورای امنیت در صدد اثبات نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است و اوکراین، ایران را دشمن شماره دوی خود تلقی میکند که به روسیه اجازه میدهد با پهپادهای ارزانقیمت آن اوکراینیها را به زانو درآورد.
شروع حکمرانی خامنهای با اواخر دوره اتحاد جماهیر شوروی همزمان است. زمانهای که ابرقدرت هممرز ایران، در فاصله چند ماه فروریخت و البته خطر کمونیسم دفع و کابوس اعمال زور تاریخی آن علیه ایران برای مدتی رفع شد اما خامنهای به طور پیوسته دست غرب را در فروپاشی شوروی برجسته دیده و سرنوشت شوروی را برای خود یک عبرت در برابر سیاستگذاری مقابل غرب، دیده است. در بررسی تاریخ حکومت او بر ایران، تجربه فروپاشی شوروی برای خامنهای، فصلی مهم از حیات او و تغییر سرنوشت ایرانیان به دلیل تاثیر این رویداد بر خامنهای است.
احتمالا او فرصت حمایت از روسیه در تجاوز به اوکراین را همانند جنگهای نیابتی که در دو دهه اخیر در منطقه با گروههای شبه نظامی بهراه انداخته، برای به چالش کشیدن ناتو -که در دیدار با پوتین آن را موجودی خطرناک خوانده بود- و کشورهای غربی مناسب دیده، اما ناکامی روسیه در رسیدن به اهدافی که در جنک علیه اوکراین اعلام کرده بود و اینک شورش نظامیان واگنر، این رویا را اگر نه به کابوس، قادر است به خوابی آشفته برای او بدل کند.
فارغ از اینکه شروع شورش مزدوران واگنر علیه پوتین، چه عاقبتی داشته باشد، نشان میدهد که رهبری که خامنهای به او در سالهای اخیر بهطور کمسابقهای تکیه کرده، نه فقط موقعیتی بحرانزده در روابط بینالمللی دارد، بلکه به چه جایگاه نازلی در کشور خود رسیده است.
خامنهای و حکومتش نه قادر است پوتین و آینده نامشخص او را در نیمه راه تنها بگذارد و مثلا از تداوم تامین پهپاد برای آن خودداری کند، و نه ادامه وضعیت کنونی را در بلندمدت برای همه افراد سطح بالای حکومت مانند قبل توجیه کند.
جمهوری اسلامی بر خلاف کشورهایی که تکلیف مشخص و مستقلی در برابر روسیه دارند، واکنشی به اقدام گروه مزدوران واگنر در شورش علیه پوتین، نداشته و فقط رسانه محافل امنیتیاش، گفته که قدرت واگنر به اندازهای نیست که برای ارتش روسیه چالش بسازد و مطابق معمول اعتراض داخلی به سیاستهای مستندانه را محصول «نقشه و توطئه غرب» خوانده است.
تا به اینجا، مشارکت غیرمستقیم در جنگ اوکراین در ازای گرفتن حمایت پوتین در برابر وضعیت شکننده جمهوری اسلامی، میتواند بعد از بین بردن فرصت طلایی توافق برجام، مهلکترین اشتباه خامنهای در دوره حکمرانیاش باشد.
No comments:
Post a Comment