در اعتراضات سراسری ایران پس از قتل «مهسا امینی» و شروع اعتراضات در مدارس، نیروهای امنیتی به چندین مدرسه در ایران حمله کردند؛ درپی این حملات، کودکان بسیاری کشته و مجروح شدند.
«ایرانوایر» با والدین یکی از دانشآموزان دبیرستان دخترانه «امین لاری» ناحیه ۱ شیراز، که نخستین مدرسه مورد حمله قرار گرفته توسط نیروهای امنیتی بود، گفتوگو کرده است.
این مادر میگوید: «دانشآموزان روزانه مورد تهدید وزارت اطلاعات و کادر مدرسه قرار گرفتهاند.»
***
دوشنبه۷آبان۱۴۰۱، «عمار گلی» روزنامهنگار کرد، در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: «نیروهای سرکوبگر به "دبیرستان خوارزمی" در محله شالمان و "هنرستان نمکی" در جنب آپارتمانهای ادب در سنندج یورش برده، و چند تن از دانشآموزان را به دلیل سر دادن شعار بازداشت، و با خود بردهاند.» این اتفاق، ادامه حمله زنجیروار نیروهای سرکوبگر به مدارس در ایران، طی یک ماه گذشته است.
روز ۲۰مهر۱۴۰۱، حمله نیروهای امنیتی به «دبیرستان شاهد اردبیل» خبرساز شد. در این حادثه که خبر آن دو روز بعد از رخداد در شبکههای اجتماعی منتشر شد، شعار «مرگ بر دیکتاتور» از سوی دانشآموزان سر داده شد و حضور نیروهای لباس شخصی در دبیرستان به همراه آمبولانس در مقابل دبیرستان، در ویدیوهای مربوط به آن، در شبکهها پخش شد. در حمله ماموران امنیتی لباس شخصی، یکی از دانشآموزان مدرسه شاهد اردبیل به نام «اسرا پناهی» کشته، و تعدادی دیگری از دانشآموزان زخمی و بازداشت شدند.
دوشنبه ۲مهر۱۴۰۱، حمله ماموران امنیتی لباس شخصی به «هنرستان دخترانه صدر» در منطقه سلسبیل تهران جنجال آفرین شد. در پی این حمله، تعدادی از دانشآموزان مصدوم شده و به بیمارستان منتقل شدند. دانشآموزان در گفتوگو با روزنامه سراسری «هممیهن» گفتند مدیر مدرسه برای تفتیش بدنی و پیدا کردن گوشی موبایل، آنها را مجبور به درآوردن لباسها و برهنه شدن کرده است. رسانههای داخل ایران نوشتند در این حمله، دو دانشآموز ۱۶ و ۱۷ ساله به اسم «ثنا» و «محدثه» که لباس فرم مدرسه به تن داشتند، با علائم شوک عصبی به بیمارستان لقمان تهران منتقل شدند و بلافاصله با تزریق سرم و آرامبخش، تحت نظارت قرار گرفتند.
اولین حمله و آخرین ترسها
مادر یکی از دانشآموزان دبیرستان دخترانه «امین لاری» ناحیه ۱ شیراز، اولین مدرسهای که ۱۱مهر به عنوان نخستین مدرسه بپاخواست، به «ایرانوایر» میگوید: «آمنه حمیدینیا مموری، مدیر مدرسه، دوربینهای مدرسه و پروندههای بچهها را به نیروهای امنیتی داد. ماموران اطلاعات به دانشآموزان زنگ زده و آنها را تهدید میکردند.»
در این گزارش، مادری را که با «ایرانوایر» گفتوگو کرده، برای حفظ امنیت با نام مستعار «مریم» خطاب میکنیم. مریم میگوید: «روز دوشنبه ۱۱مهر، بعد از اینکه اخبار درگذشت نیکا شاکرمی منتشر شد که با آن وضع فجیع کشته شده بود، و با توجه به اینکه بعد از قتل مهسا امینی بچهها در جریان این اتفاقات بودند، خشم بچهها بیشتر شد. روز قبل از آن هم، حادثه حمله به دانشگاه صنعتی شریف رخ داده بود. آن روز بچههای دبیرستان امین لاری تصمیم میگیرند در کلاس با روشن کردن شمع، مراسم یادبودی برای مهسا امینی و نیکا شاکرمی برگزار کنند.»
به گفته این مادر و به نقل از دختر دانشآموز خود: «زنگ تفریح که دانشآموزان وارد حیاط مدرسه میشوند، با هم مشغول حرف زدن بودند که همین موضوع خشم آنها را نسبت به اتفاقات رخ داده در روزهای گذشته بیشتر میکند و موجب ایجاد همبستگی میان آنها میشود& و دانشآموزان به صورت هماهنگ شروع میکنند به شعار دادن.»
به گفته «مریم»، در آن زمان تعداد دانشآموزانی که شعار میدادند زیاد نبوده است، ولی معاون مدرسه به حیاط میرود و با دانشآموزان صحبت میکند و آنها را به کلاس راهنمایی میکند.
زنگ دوم عکس روحالله خمینی پاره میشود، قاب عکس خامنهای شکسته میشود
مریم میگوید دانشآموزان با صحبتهای معاون مدرسه به کلاسهای خود باز میگردند، ولی اعتراض آنها در همینجا تمام نشده و برای زنگ بعدی، همه دانشآموزان صفحات اول کتب درسی خود که حاوی عکس روحالله خمینی بوده است را پاره میکنند.
به گفته مریم، زنگ تفریح دوم همه مدرسه یک صدا شروع به کوبیدن پا و سردادن شعار میکنند. این مادر اضافه میکند: «هر ۴۰۰ دانشآموز با یکدیگر همصدا میشوند، از همه پایههای درسی و کلاسها با هم متحد میشوند و همه دانشآموزان عکسهای روحالله خمینی را از کتاب درسی خود کنده، زیر پای خود میریزند و قاب عکس خمینی و خامنهای را میشکنند.»
مادران دانشآموزانی که با «ایرانوایر» صحبت کردهاند میگویند مدیر دبیرستان دخترانه امین لاری آن زمان در مدرسه حضور نداشته است، ولی با اطلاع معاون مدرسه به سرعت خود را به مدرسه میرساند.
مریم میگوید: «دخترم گفته که مدیر میرسد و میبیند اوضاع خارج از کنترل است و هرچه با دانشآموزان صحبت میکند تاثیری ندارد، از پشت بلندگو شروع میکند به صحبت کردن با دانشآموزان، ولی در همین حال دانشآموزان سیم بلندگو را قطع کرده و میکنند، که صدای مدیر از بلندگو پخش نشود.»
به گفته دختر مریم، که دانشآموز دبیرستان دخترانه امین لاری است، با این حرکت اعتراضی، دانشآموزان به حیاط مدرسه میریزند و اوضاع غیرقابل کنترل میشود.
مریم اضافه میکند: «شماری از همسایهها از پشت بامها در حال فیلمبرداری و تصویربرداری بودهاند. زمانی که مدیر متوجه میشود نمیتواند اوضاع را کنترل کند با پلیس ۱۱۰، نیروهای امنیتی و آموزشوپرورش تماس میگیرد.»
یکی از مادران میگوید نیروی انتظامی خودش را میرساند ولی وارد مدرسه نمیشود، ولی نیروهای امنیتی وارد مدرسه میشوند.
یکی از مادران مدرسه دخترانه دیگری در شیراز، به «ایرانوایر» گفته است، طی روزهای گذشته جلسات بسیاری از سوی سازمان آموزشوپرورش برای مدیران، معلمین و کادر مدارس در ایران، به منظور چگونگی مواجهه با دانشآموزان معترض برگزار شده، و دستورالعملهای بسیاری به آنها داده شده است، و در پی اعتراض ما به کادر مدرسه، میگویند بخشنامه شده است. به گفته یک مادر از شیراز، مسوولین مدرسه و بهویژه مدیران مدارس نیز، مورد تهدید نیروهای اطلاعاتی و امنیتی برای اعلام نام دانشآموزان معترض قرار گرفتهاند؛ به آنها گفته شده است فقط جهت ترساندن و تنبیه دانشآموزان این اطلاعات دریافت میشود.
در شیراز سعی کردند غائله را بخوابانند؛ دانشآموزان را تهدید کردند
به گفته مریم، چون اعتراض دانشآموزان شیرازی نخستین اعتراض دانشآموزی شکل گرفته در ایران بود، و نخستین برخورد ماموران امنیتی با دانشآموزان محسوب میشد، سعی کردند به خشونت کشیده نشود و سر و ته غائله را هم بیاورند.
مریم لحظه حضور ماموران نیروی انتظامی را اینگونه توصیف میکند: «وقتی نیروی انتظامی دم در مدرسه استقرار پیدا میکند، والدین دانشآموزان هم خودشان را به مدرسه رسانده بودند و دم در بودهاند. رییس آموزشوپرورش و ریيس حراست آموزش ناحیه یک شیراز، با همه نیروهای امنیتی وارد مدرسه میشوند و چندین نفر از دانشآموزان مدرسه را شناسایی میکنند. مدیر مدرسه به همراه معاون خود خانم همتی، تمام دوربینها و پروندههای دانشآموزان را در اختیار ماموران امنیتی قرار میدهند، یکی یکی دانش آموزان را از تصاویر دوربینها شناسایی میکنند و تمام اطلاعات مربوط به آنها را در اختیار میگیرند.»
سه شنبه روز اعتصاب دانش آموزان بود
مریم میگوید: «فردای آن روز یعنی سه شنبه۱۲مهر، دانشآموزان دبیرستان، در اعتراض به شرایطی که پیش آمده اعتصاب میکنند و به مدرسه نمیروند و روز چهارشنبه۱۳مهر هم تعطیلی رسمی بود.»
به گفته این مادر، روز شنبه۱۶مهر که آنها به مدرسه میروند، باز هم دانشآموزان تحصن کرده به کلاسها نمیروند و در راهروها مینشینند. مریم ادامه میدهد: «رییس آموزشوپرورش به مدرسه میرود و با دانشآموزان صحبت میکند و بچهها را سر کلاس میفرستد، ولی با ۸ نفر از خانواده دانشآموزان تماس میگیرند و به آنها میگویند چون فرزندان شما لیدر جریان بودند، اجازه آمدن به مدرسه را ندارند.»
۳ روز اخراج اجباری از مدرسه؛ تنبیه برای اعتراض
مریم که خود نیز معلم مدرسه است میگوید: «در قانون آموزشوپرورش، اخراج دائمی وجود ندارد، و اخراج دانشآموزان میتواند به صورت موقتی صورت گیرد. ۸ دانشآموز این مدرسه به مدت ۳ روز اخراج شدند، بعد از سه روز که به مدرسه برمیگردند، از کودکان تعهد کتبی گرفته میشود و در پرونده آنها قرار داده میشود.»
این مادر میگوید: «طی روزهای اخیر ماموران وزارت اطلاعات با خانواده دانشآموزان تماس گرفته و آنها را تهدید میکنند، و به آنها میگوید فرزندان شما شناسایی شدهاند و اگر یکبار دیگر این تحرکات از سوی فرزندان شما انجام شود، برخورد جدی تری با آنها صورت میگیرد. مدیر مدرسه هم با والدین تماس میگیرد و به آنها میگوید فرزندان خودتان را از عواقب کار آگاه کنید، چون مدرسه هیچ گونه مسوولیتی در قبال بچههای شما قبول نمیکند، و اگر هر بلایی سر آنها آمد، مقصر خود بچهها هستند.»
No comments:
Post a Comment